فَترَت

فَترَت، به معنی فاصله و وقفه میان دو دوره است

فَترَت

فَترَت، به معنی فاصله و وقفه میان دو دوره است

دوران ما را می توان دوره فترت، نه این و نه آن، نامید. انسان نه دیگر به خدا اعتقاد دارد نه به کفر و بی ایمانی، نه بر ضد اولی می شورد و نه به دیگری پناه می برد، و حتی از بحث بر سر این مفاهیم هم بیزار است. دیگر نه نیکی برایش معنا دارد نه بدی، نه خودش را مسئول می داند نه گناهکار و نه مکلف به تکلیفی خاص. به همین مناسبت نه اصلاح طلب است نه انقلابی، نه خوشبین نه بدبین، نه اخلاقی و نه بی اخلاق، نه به مشیت الهی اعتقاد دارد نه به جبر زمانه، به عبارت دیگر، در بی تعهدی محض به سر می برد.

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۱۱ دی ۹۵، ۱۶:۲۱ - رضا خوش بین
    :)

فیلمی که دیدم5: جیب بر

جمعه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۴، ۰۲:۵۸ ق.ظ

نام فیلم: جیب بر (pickpocket)

محصول: فرانسه،1959

کارگردان: روبرت برسون


جیب بر فیلمی اقتباسی نیست و نمی توان رمانی پیدا کرد که فیلم بر اساس آن ساخته شده باشد(شاید هم باشد و من خبر نداشته باشم!)، اما می توان آن را وام دار «جنایت و مکافات» داستایووسکی دانست.

فیلم، داستان جیب بری به نام میشل را روایت می کند که که تنها انگیزه اش برای دزدی این است که می خواهد متفاوت باشد. او درست مثل راسکولنیکف، شخصیت اول جنایت و مکافات که از عادی بودن متنفر است، می خواهد از شجاعت و تبحرش در دزدی استفاده کند؛ تنها به این دلیل که مثل دیگران نباشد. در گفتگویی که با یک مأمور پلیس دارد صراحتا وجود امثال خودش را برای جامعه مفید می داند و از پلیس می خواهد که او را به حال خودش واگذارد تا به کارش برسد! 

جیب بر یک تریلر پلیسی نیست که بخواهد با تعلیق، ما را نگران سرنوشتِ دزدِ محبوب فیلم بکند و دلمان بخواهد که او از دست پلیس ها فرار کند. واقعیت این است که فضای فیلم آنقدر سرد و بی روح است که ابداً آینده ی جیب برِ فیلم برایمان مهم نیست؛ چون خودش هیچ انگیزه ای برای فرار یا موفقیت ندارد. مثلا وقتی که مردی متوجه می شود که او جیبش را زده؛ جیب بر، بدون هیچ واهمه ای پولش را پس پس دهد، او حتی به دوستش می گوید که با «هیچ چیز» هم می تواند زندگی کند!

برای همین ما فقط می خواهیم زودتر بفهمیم که چه چیزی باعث می شود که او همچنان به جیب بری فکر کند. مادرش؟ او حتی به درخواست های مکرر مادرش که از او می خواهد به دیدنش برود توجه نمی کند! ژین، دختری که خاطرخواهش شده؟ رفتار سردش با ژین هم ما را مطمئن می کند دلیل اصلی زندگی برای او این دختر نیست. پس شاید همان مقایسه اولیه ما با جنایت و مکافات تنها دلیل باشد: او تنها نمی خواهد مثل دیگران باشد. وقتی ژین بهش می گوید که تو برای متفاوت بودن و با این استعدادت کارهای زیادی می توانستی بکنی جواب می دهد:« تو شرایط سخت زندگی ات را پذیرفتی و بدبخت شدی!» و ژین در جواب می گوید:« همه اینها شاید به خاطر دلیلی بوده است، تو به خدا اعتقاد نداری؟» و میشل جواب می دهد:« چرا، تنها برای سه دقیقه!» و منظورش همان سه دقیقه ایست که دارد کاری را می کند که از آن لذت می برد و آن هم جیب بری است.


                 


* البته فیلم رفتار درخور (appropriate behavior)ساخته دزیره اخوان را هم دیده ام که آنقدر بد بود که نتوانستم چیزی درباره اش بنویسم!

  • سعید ممتاز

جیب بر

نظرات  (۱)

سلام.لطفا اخر فیلم ها یک جمع بندی کلی داشته باشید و میزان علاقه تون را چه با نمره چه بی اون,بگید.مرسی.اگر هم اسپویلی در کار نباشه که چه بهتر.

قمار باز استاد عالیه.چه قدر هم عالیه.باورم نمی شه. به نظرتون کدوم کتابش را شروع کنم.کارامازوف؟جنایت و مکافات؟ابله؟
پاسخ:
راستش ماهیت اینجور مطالب که یه به review معروف اند اینه که اظهار نظر صریح نباشه توش( بر خلاف نقد). بیشتر سعی می کنم فیلمهایی که دوست دارم رو طوری توصیف کنم که خواننده به دیدنش ترغیب بشه و فیلمی رو که دوست ندارم رو هم جوری توصیف کنم که خواننده رو از دیدنش منصرف کنم! از امتیاز دادن به فیلمها هم میترسم، چون به مرور زمان تناقضات زیادی توش در میاد! روش بدیه؟

جنایت و مکافات بنظرم برای شروع عالیه و کارامازوف حسن ختام خوبیه.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی