فَترَت

فَترَت، به معنی فاصله و وقفه میان دو دوره است

فَترَت

فَترَت، به معنی فاصله و وقفه میان دو دوره است

دوران ما را می توان دوره فترت، نه این و نه آن، نامید. انسان نه دیگر به خدا اعتقاد دارد نه به کفر و بی ایمانی، نه بر ضد اولی می شورد و نه به دیگری پناه می برد، و حتی از بحث بر سر این مفاهیم هم بیزار است. دیگر نه نیکی برایش معنا دارد نه بدی، نه خودش را مسئول می داند نه گناهکار و نه مکلف به تکلیفی خاص. به همین مناسبت نه اصلاح طلب است نه انقلابی، نه خوشبین نه بدبین، نه اخلاقی و نه بی اخلاق، نه به مشیت الهی اعتقاد دارد نه به جبر زمانه، به عبارت دیگر، در بی تعهدی محض به سر می برد.

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۱۱ دی ۹۵، ۱۶:۲۱ - رضا خوش بین
    :)

چه خوب که کتاب نمی خوانیم!

چهارشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۴، ۰۵:۴۷ ب.ظ

نمی‌دانم چرا بعضی‌ها از اینکه سرانه‌ی مطالعه در ایران کم است، اِنقدر عصبانی‌اند؟ و آنهایی هم که عصبانی نیستند، سرافنکده‌اند و با حالتی خجالت‌زده از بی‌فرهنگی هموطنانشان می‌نالند.

راستش من کسانی را که کتاب نمی‌خوانند مذمت نمی‌کنم، چراکه میزان مطالعه‌ی افراد را نشانه‌ی «هیچ‌چیز»ی نمی‌دانم که بخواهم بر اساس آن اطرافیانم را قضاوت کنم. به‌راستی این اصرارِ ما بر مطالعه‌‌ی هرچه بیشتر«عمومِ مردم» چه دلیلی دارد؟ چرا باید معیار فرهیختگی؛ میزان مطالعه‌ی کتاب(و آن‌هم هر کتابی!) باشد؟ ما با مذمت کردن افراد کم‌مطالعه، داریم ناخودآگاه به نیاکان‌مان که قبل از رشدِ(به‌قول داریوش شایگان) دیوانه‌وار چاپ زندگی می‌کرده‌اند، توهین می‌کنیم. پدربزرگان ما با نخواندن، یا کم‌خواندن کتاب «چه چیزی» نداشته‌اند که ما می‌خواهیم با خواندن کتاب بدست آوریم؟ اصلاً در ایرانِ امروز، افرادِ بامطالعه «چی»ترند که بقیه نیستند؟ با فرهنگ‌ترند؟(فرهنگ چیست؟) با شعورترند؟ در روابط اجتماعی‌شان موفق‌ترند؟ تحلیل‌شان از مسائل اطراف‌شان بهتر است؟ اینها که هیچکدام لزوماً با خواندنِ بی‌رویه‌ی کتاب بدست نمی‌آید، آنها فقط یک چیزشان از بقیه بیشتر است و آن هم «میزان مطالعه‌شان» است! همین.

در کشورهای غربی اگر میزان مطالعه‌ی «عوام»، معیاری برای فرهیختگی است، بخاطر نسبت نزدیک کتاب‌های چاپ‌شده با فرهنگ مردم آنهاست. بله، در فرانسه(به قول دوستی) واقعاً کسانی که کتاب می‌خوانند و سینما و تئاتر می‌روند «فرانسوی»ترند، اما آیا در ایران می‌توان این‌ها را معیاری برای‌ «ایرانی»تر بودن دانست؟  در آمریکا اگر میزان مطالعه بالاتر ازماست بخش زیادی‌اش بخاطر خواندن رمان‌هایی از قبیل «هری‌پاتر» و «ارباب حلقه‌ها» و «حماسه‌ی گرگ‌ومیش» و کامیک‌بوک‌هاست. اما چرا ما باید به خواندن این رمان‌ها افتخار کنیم و نخواندن آنهارا نشانه‌‌ی ‌بی‌فرهنگی مردم‌مان بدانیم؟ اگر بگویید:«خب ما کتاب‌ها و رمان‌های مربوط به فرهنگ خودمان را می‌خوانیم» نشان داده‌اید که اصلا خبری از وضعیت نشرِ کتاب در ایران و نسبتِ فروش کتاب‌های ترجمه‌شده و بومی ندارید و نمی‌دانید که در سنجش سرانه‌ی مطالعه، خواندن کتاب‌‌های دینی، مثل قرآن و مفاتیح و دیگر ادعیه، و کتاب‌‌های درسی محاسبه نمی‌شود که اگر می‌شد قطعا وضعیت فرق می‌کرد.

پاسخ این سوال که:«چرا ما کتاب نمی‌خوانیم؟» دو دلیل روشن دارد: اولاً اینکه این کتاب‌ها برای ما نوشته‌ نشده‌اند و اغلب؛ ترجمه‌های بدی‌اند از آنچه نویسندگان آنها برای مردم و فرهنگ خودشان نوشته‌اند. ثانیاً اینکه در کشورهای غربی، مطالعه مثل سینما و شهربازی رفتن نحوی از زیستن است. پس طبیعی است که میزان مطالعه‌ی(مطلقِ) کتاب، معیاری برای میزان توسعه‌یافتگی کشورها باشد. درحالی که در ایران، مطالعه‌ی عموم مردم( و خواندن هرکتابی) هیچ پایگاه تاریخی‌ای ندارد. در تاریخ ما «فهمیده‌تر» بودن آدم‌ها هیچ ربطی به میزان مطالعه‌ی آنها نداشته‌است(مگر الآن دارد؟) بلکه آن‌چیزی که باعث می‌‌شده‌است مردم برای اشخاصی احترام قائل‌باشند تجربه‌ی آنها از « زندگی واقعی» بوده‌است و بس.

مدتی پیش این حرف‌ها را برای یکی از دوستانم زدم؛ او برآشفت و گفت و مگر بیهقی نگفته‌است:« هیچ نبشه‌ای نیست که به یک بار خواندن نیرزد.»؟ من هم گفتم عزیز من! بیهقی هم اگر امروز بود مطمئن باش وقتش را با خواندن دست‌نوشته‌های ارما بومبک تلف نمی‌کرد و این حرفش را پس می‌گرفت! به قول سعدیعلم ما همه قرآن است و حدیث و گفتار مشایخ، ما را شنیدن کفر آنها به چه کار آید؟».

 به هرحال من از اینکه «کتاب برای هیچکس مهم نیست» نه خوشحالم و نه ناراحت، بلکه آن را تقدیر تاریخی ایران امروز می‌دانم و امیدوارم روزی بیاید که یا کتاب‌های خیابان انقلاب آنقدر بدرد بخور باشند که ما را مجاب به خواندنشان کنند و یا ما برای فرهیختگی معیاری ایرانی‌تر تعیین کنیم، البته اگر به فرهیختگان امروز برنمی‌خورد و :«اگر این کهکشان از هم نمی‌پاشد، واگر این آسمان در هم نمی‌ریزد، بیا تا سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم.»(فریدون مشیری)

* این مطلب اولین بار در شماره آخر مجله جیم درجواب نوشته ای با عنوان «کتاب برای هیچکس مهم نیست»  چاپ شد.

  • سعید ممتاز

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی